به این نشانه‌ها توجه کنید و با صداقت با خودتان روبرو شوید. شما بهترین قاضی برای رابطه‌تان هستید.

• ✔️

  احساس نارضایتی مداوم:

  اگر به طور مرتب احساس نارضایتی، غم و اندوه می‌کنید و این احساسات بر شادی‌های رابطه غلبه دارند.

• ✔️

  فقدان ارتباط عمیق:

  اگر دیگر احساس نزدیکی، صمیمیت و ارتباط عاطفی با طرف مقابل ندارید.
• ✔️

  دعواهای تکراری و حل نشدنی:

  اگر الگوهای مشخصی از دعوا وجود دارد که بارها و بارها تکرار می‌شوند و هیچ راه حلی برای آنها پیدا نمی‌شود.
• ✔️

  عدم تلاش برای بهبود رابطه:

  اگر هیچکدام از طرفین تلاشی برای بهبود رابطه و رفع مشکلات نمی‌کنید.
• ✔️

  بی‌احترامی و تحقیر:

  اگر رفتارهایی مانند توهین، تحقیر، سرزنش و قضاوت در رابطه وجود دارد.
• ✔️

  کنترل گری و حسادت بیش از حد:

  اگر یکی از طرفین سعی در کنترل زندگی دیگری دارد یا حسادت بیش از حدی نشان می‌دهد که باعث آزار و اذیت می‌شود.
• ✔️

  خیانت:

  اگر خیانت در رابطه رخ داده و اعتماد از بین رفته است (چه خیانت فیزیکی و چه خیانت عاطفی).
• ✔️

  عدم وجود اهداف مشترک:

  اگر در مورد آینده، اهداف و ارزش‌های زندگی دیدگاه‌های کاملاً متفاوتی دارید.
• ✔️

  احساس تنهایی در رابطه:

  اگر با وجود حضور فیزیکی طرف مقابل، احساس تنهایی و انزوا می‌کنید.
• ✔️

  نیازهای برآورده نشده:

  اگر نیازهای عاطفی، فیزیکی و روانی شما در رابطه برآورده نمی‌شوند.
• ✔️

  خشونت (کلامی، فیزیکی، روانی):

  اگر هر نوع خشونتی در رابطه وجود دارد، باید فوراً رابطه را ترک کنید.
• ✔️

  فقدان اعتماد:

  اگر به هیچ وجه به طرف مقابل اعتماد ندارید و دائماً در حال شک و تردید هستید.
• ✔️

  عدم حمایت:

  اگر طرف مقابل از شما در رسیدن به اهدافتان حمایت نمی‌کند و یا حتی مانع پیشرفت شما می‌شود.
• ✔️

  احساس خفگی و محدودیت:

  اگر احساس می‌کنید رابطه شما را خفه می‌کند و مانع رشد و پیشرفت شخصی شما می‌شود.
• ✔️

  عدم وجود عشق و علاقه:

  اگر دیگر هیچ عشق و علاقه‌ای به طرف مقابل ندارید و فقط از سر عادت یا ترس در رابطه مانده‌اید.
• ✔️

  تصور زندگی بهتر بدون او:

  اگر به طور مداوم تصور می‌کنید که زندگی بدون او بسیار بهتر و شادتر خواهد بود.
• ✔️

  وابستگی ناسالم:

  اگر به شدت به طرف مقابل وابسته هستید و بدون او نمی‌توانید زندگی خود را تصور کنید (این وابستگی باید از حالت سالم خارج شده باشد).

به خودتان و احساساتتان احترام بگذارید. هیچ‌کس نباید در رابطه‌ای بماند که باعث آسیب و ناراحتی او می‌شود.

چه زمانی باید از یک رابطه عاطفی بیرون بیاییم؟ 17 نکته مهم

1. عدم احترام متقابل

احترام سنگ بنای هر رابطه سالمی است. اگر احساس می کنید به طور مداوم مورد بی احترامی قرار می گیرید، چه کلامی و چه رفتاری، این یک زنگ خطر جدی است. این بی احترامی می‌تواند به شکل تحقیر، تمسخر، یا نادیده گرفتن نظرات و احساسات شما باشد. تلاش کنید تا این مسئله را با طرف مقابل درمیان بگذارید، اگر تغییری ایجاد نشد، خروج از رابطه یک گزینه جدی است. به سلامت روان خود بیش از هر چیزی اهمیت دهید. بی احترامی به مرور زمان اعتماد به نفس شما را از بین می برد. به نشانه های اولیه بی احترامی توجه کنید و به آنها بی تفاوت نباشید.

2. سوء استفاده (فیزیکی، کلامی، عاطفی)

هر نوع سوء استفاده، چه فیزیکی، چه کلامی و چه عاطفی، خط قرمز است. هیچ توجیهی برای سوء استفاده وجود ندارد. سوء استفاده فیزیکی شامل هر نوع خشونت فیزیکی مانند ضرب و شتم، هل دادن یا سیلی زدن است. سوء استفاده کلامی شامل توهین، تحقیر، فریاد زدن و بهره‌گیری از کلمات توهین آمیز است. سوء استفاده عاطفی می‌تواند به شکل دستکاری، تهدید، کنترل و سرزنش مداوم باشد. اگر در معرض هر نوع سوء استفاده هستید، فورا از رابطه خارج شوید و به دنبال کمک حرفه ای باشید. سلامتی و امنیت شما در اولویت قرار دارد. از صحبت کردن در مورد تجربه خود نترسید.

3. عدم اعتماد

اعتماد پایه و اساس هر رابطه موفق است. اگر به طور مداوم به شریک زندگی خود شک دارید و نمی توانید به او اعتماد کنید، رابطه شما دچار مشکل جدی است. عدم اعتماد می‌تواند ناشی از دروغ گویی، خیانت یا پنهان کاری باشد. بدون اعتماد، رابطه به یک منبع استرس و اضطراب دائمی تبدیل می شود. تلاش کنید تا ریشه های بی اعتمادی را شناسایی کنید و در صورت امکان، برای حل آن تلاش کنید. اگر بی اعتمادی ریشه ای و حل نشدنی است، خروج از رابطه ممکن است بهترین گزینه باشد. به غرایز خود اعتماد کنید. اعتماد باید به تدریج ساخته شود و به راحتی از بین می رود. به دنبال نشانه های دروغ گویی و پنهان کاری باشید.

4. عدم حمایت عاطفی

در یک رابطه سالم، باید احساس کنید که شریک زندگی شما از شما حمایت می کند و در کنار شما است. اگر احساس می کنید تنها هستید و شریک زندگی تان به نیازهای عاطفی شما پاسخ نمی دهد، این نشانه ای است که رابطه شما با مشکل مواجه است. حمایت عاطفی شامل گوش دادن فعالانه، همدلی، تشویق و دلداری دادن است. اگر نیازهای عاطفی شما به طور مداوم نادیده گرفته می شوند، احساس تنهایی و ناامیدی خواهید کرد. در مورد نیازهای عاطفی خود با شریک زندگی خود صحبت کنید. اگر او حاضر به تغییر رفتار خود نیست، باید تصمیم بگیرید که آیا می خواهید در رابطه ای بمانید که از نظر عاطفی شما را راضی نمی کند. حمایت عاطفی باید دو طرفه باشد. اهمیت دادن به نیازهای عاطفی یکدیگر، رابطه را قوی تر می کند. عدم حمایت عاطفی می‌تواند منجر به افسردگی و اضطراب شود.

5. اهداف و ارزش های ناسازگار

اگر اهداف و ارزش های شما با شریک زندگی تان به شدت متفاوت است، ممکن است در طولانی مدت با مشکل مواجه شوید.مثلا اگر شما می خواهید بچه دار شوید و شریک زندگی تان به هیچ وجه نمی خواهد، این یک تضاد اساسی است که حل آن دشوار خواهد بود.اهداف و ارزش ها میتوانند شامل موارد مختلفی مانند شغل، محل زندگی، سبک زندگی، مذهب و دیدگاه های سیاسی باشند.تلاش کنید تا در مورد اهداف و ارزش های خود با شریک زندگی تان صحبت کنید و ببینید که آیا می‌توانید به یک سازش برسید.اگر سازش امکان پذیر نیست، باید تصمیم بگیرید که آیا می‌توانید با این تفاوت ها کنار بیایید.

عدم تطابق در اهداف و ارزش ها می‌تواند منجر به اختلاف نظر و درگیری مداوم شود.

به دنبال نقاط مشترک باشید، اما از تفاوت های اساسی نیز آگاه باشید.در مورد آینده رابطه خود با شریک زندگی تان صحبت کنید.تصمیم بگیرید که آیا می خواهید آینده خود را با این فرد تصور کنید.

6. عدم تمایل به حل مشکلات

همه روابط فراز و نشیب دارند.اما اگر شریک زندگی شما تمایلی به حل مشکلات و بهبود رابطه ندارد، این یک نشانه منفی است.اگر هر دوی شما به طور مداوم از بحث در مورد مشکلات اجتناب می کنید یا در هنگام بروز مشکل به یکدیگر بی توجه هستید، رابطه شما نمی تواند رشد کند و سالم بماند.حل مشکلات نیازمند صداقت، همدلی، و تمایل به سازش است. اگر شریک زندگی شما مسئولیت اعمال خود را نمی پذیرد یا حاضر به عذرخواهی نیست، این یک نشانه است که او به رابطه اهمیت نمی دهد.تلاش کنید تا با شریک زندگی خود در مورد اهمیت حل مشکلات صحبت کنید و به دنبال راه حل های مشترک باشید.

اگر او همچنان مقاوم است، خروج از رابطه ممکن است بهترین گزینه باشد.

از مراجعه به مشاور خانواده نترسید.حل مشکلات با هم، رابطه را قوی تر می کند.عدم حل مشکلات می‌تواند منجر به نارضایتی و جدایی شود.

7. احساس خفگی و محدودیت

در یک رابطه سالم، شما باید احساس کنید که می‌توانید خودتان باشید و به علایق و اهداف شخصی خود برسید.اگر احساس می کنید که شریک زندگی شما شما را کنترل می کند، شما را از دوستان و خانواده تان جدا می کند، یا شما را از دنبال کردن رویاهایتان باز می دارد، این نشانه ای است که رابطه شما ناسالم است.کنترل می‌تواند به شکل های مختلفی مانند حسادت شدید، محدود کردن رفت و آمد، و انتقاد مداوم ظاهر شود.شما حق دارید که فضای شخصی خود را داشته باشید و به علایق خود بپردازید.در مورد احساس خود با شریک زندگی تان صحبت کنید و به او بگویید که نیاز به آزادی و استقلال دارید.

اگر او حاضر به درک و پذیرش این نیازها نیست، باید در مورد آینده رابطه خود تجدید نظر کنید.

استقلال در یک رابطه سالم، ضروری است.نباید هویت خود را در رابطه از دست بدهید.احساس خفگی می‌تواند منجر به افسردگی و اضطراب شود.

8. خیانت (عاطفی یا فیزیکی)

خیانت، چه عاطفی و چه فیزیکی، یکی از آسیب رسان ترین تجربیاتی است که یک رابطه می‌تواند متحمل شود. خیانت اعتماد را از بین می برد و ترمیم آن بسیار دشوار است. اگر مورد خیانت قرار گرفته اید، حق دارید که احساس خشم، غم و ناامیدی کنید. خیانت عاطفی می‌تواند شامل ارتباط صمیمانه با فردی دیگر، پنهان کردن احساسات و افکار از شریک زندگی، و یا مقایسه شریک زندگی با دیگران باشد. اگر مورد خیانت قرار گرفته اید، باید تصمیم بگیرید که آیا می خواهید برای ترمیم رابطه تلاش کنید یا خیر. این تصمیم به عوامل مختلفی مانند میزان خیانت، پشیمانی شریک زندگی، و تمایل هر دوی شما به کار کردن روی رابطه بستگی دارد. بازسازی اعتماد پس از خیانت، زمان بر و دشوار است. به احساسات خود احترام بگذارید و تصمیمی بگیرید که برای شما بهترین است. خیانت می‌تواند اثرات مخربی بر سلامت روان داشته باشد.

9. احساس تنهایی در رابطه

شاید به نظر عجیب برسد، اما ممکن است در یک رابطه احساس تنهایی کنید.این زمانی اتفاق می افتد که شما از نظر عاطفی از شریک زندگی خود جدا شده اید و دیگر احساس نزدیکی و ارتباط با او ندارید.اگر احساس می کنید که با شریک زندگی خود هم صحبت نیستید، او شما را درک نمی کند، و یا نیازهای عاطفی شما برآورده نمی شوند، ممکن است احساس تنهایی کنید.تنهایی در رابطه می‌تواند ناشی از عوامل مختلفی مانند عدم ارتباط، عدم صمیمیت، و عدم حمایت عاطفی باشد.در مورد احساس خود با شریک زندگی تان صحبت کنید و سعی کنید تا ارتباط خود را با او دوباره برقرار کنید.

اگر این تلاش ها بی نتیجه بود، ممکن است خروج از رابطه بهترین گزینه باشد.

تنهایی در یک رابطه می‌تواند بسیار دردناک باشد.به دنبال راه هایی برای تقویت ارتباط خود با شریک زندگی تان باشید.ارتباط عاطفی، کلید یک رابطه سالم است.

10. عدم صمیمیت

صمیمیت در یک رابطه شامل نزدیکی فیزیکی و عاطفی است. اگر صمیمیت در رابطه شما کاهش یافته است، ممکن است احساس کنید که از شریک زندگی خود دور شده اید. عدم صمیمیت می‌تواند ناشی از عوامل مختلفی مانند استرس، خستگی، مشکلات سلامتی، و یا مشکلات عاطفی باشد. صمیمیت فیزیکی شامل لمس کردن، در آغوش گرفتن، بوسیدن و رابطه جنسی است. صمیمیت عاطفی شامل به اشتراک گذاشتن احساسات، افکار و رویاها با یکدیگر است. برای افزایش صمیمیت در رابطه خود تلاش کنید. با شریک زندگی خود صحبت کنید، وقت با کیفیتی را با هم بگذرانید، و به دنبال راه هایی برای تجدید نظر در رابطه جنسی خود باشید. اگر این تلاش ها بی نتیجه بود، ممکن است به کمک حرفه ای نیاز داشته باشید. صمیمیت، رابطه را زنده نگه می دارد. به نیازهای صمیمیتی یکدیگر توجه کنید. عدم صمیمیت می‌تواند منجر به نارضایتی و جدایی شود.

11. تغییرات اساسی در شخصیت

گاهی اوقات، افراد به مرور زمان تغییر می کنند.اگر شریک زندگی شما تغییرات اساسی در شخصیت خود داشته است و دیگر آن فردی نیست که شما عاشقش بودید، ممکن است رابطه شما دچار مشکل شود.این تغییرات می‌تواند شامل تغییر در ارزش ها، علایق، اهداف و یا رفتار باشد.تغییرات شخصیتی می‌تواند ناشی از عوامل مختلفی مانند تجربیات زندگی، بیماری های روانی، و یا سوء بهره‌گیری از مواد مخدر باشد.اگر شریک زندگی شما تغییرات اساسی داشته است، باید سعی کنید تا او را درک کنید و ببینید که آیا می‌توانید با این تغییرات کنار بیایید.

اگر این تغییرات برای شما قابل قبول نیستند، ممکن است خروج از رابطه بهترین گزینه باشد.

تغییرات شخصیتی می‌تواند رابطه را به چالش بکشد.سعی کنید تا با شریک زندگی خود در مورد این تغییرات صحبت کنید.تصمیم بگیرید که آیا می‌توانید با این فرد جدید کنار بیایید.

12. حسادت بیش از حد

حسادت در حد معقول می‌تواند نشان دهنده علاقه باشد، اما حسادت بیش از حد می‌تواند مخرب و کنترل کننده باشد. اگر شریک زندگی شما به طور مداوم به شما حسادت می کند، شما را متهم می کند، و یا شما را از دیدن دوستان و خانواده تان باز می دارد، این یک نشانه خطرناک است. حسادت بیش از حد می‌تواند ناشی از عدم اعتماد به نفس، ترس از دست دادن، و یا تجربه خیانت در گذشته باشد. در مورد حسادت شریک زندگی خود با او صحبت کنید و به او اطمینان دهید که به او وفادار هستید. اگر حسادت او همچنان ادامه دارد و شما را کنترل می کند، باید به فکر خروج از رابطه باشید. حسادت می‌تواند رابطه را خفه کند. اعتماد، کلید غلبه بر حسادت است. حسادت بیش از حد می‌تواند منجر به سوء استفاده شود.

13. دروغگویی های مکرر

دروغگویی به هر دلیلی، اعتماد را از بین می برد. اگر شریک زندگی شما به طور مداوم به شما دروغ می گوید، حتی در مورد مسائل کوچک، این نشان دهنده این است که او به شما احترام نمی گذارد و برای رابطه ارزش قائل نیست. دروغگویی می‌تواند ناشی از ترس، شرم، و یا عدم تمایل به مسئولیت پذیری باشد. اگر متوجه شدید که شریک زندگی شما به شما دروغ می گوید، با او روبرو شوید و از او بخواهید تا توضیح دهد. اگر او عذرخواهی نمی کند و یا به دروغگویی خود ادامه می دهد، باید به فکر خروج از رابطه باشید. دروغگویی، اعتماد را نابود می کند. صداقت، پایه و اساس یک رابطه سالم است. دروغگویی می‌تواند منجر به از بین رفتن احترام متقابل شود.

14. مقایسه کردن با دیگران

اگر شریک زندگی شما به طور مداوم شما را با دیگران مقایسه می کند، این نشان دهنده این است که او شما را همانطور که هستید نمی پذیرد. مقایسه کردن می‌تواند باعث شود که شما احساس بی ارزشی و ناامنی کنید. شما باید توسط شریک زندگیتان همانطور که هستید پذیرفته شوید و مورد قدردانی قرار بگیرید. مقایسه کردن می‌تواند ناشی از عدم اعتماد به نفس و یا عدم رضایت از خود باشد. به شریک زندگی خود بگویید که مقایسه کردن شما با دیگران باعث ناراحتی شما می شود. اگر او همچنان به این کار ادامه می دهد، باید به فکر خروج از رابطه باشید. مقایسه کردن، اعتماد به نفس را از بین می برد. هر فردی منحصر به فرد است و نباید با دیگران مقایسه شود. احساس ارزشمندی در یک رابطه، بسیار مهم است.

15. نبودن تفریح و لذت در رابطه

یک رابطه سالم باید سرگرم کننده و لذت بخش باشد. اگر احساس می کنید که رابطه شما خسته کننده و تکراری شده است و دیگر هیچ تفریحی با هم ندارید، این نشانه ای است که رابطه شما به انرژی و تلاش بیشتری نیاز دارد. نبودن تفریح می‌تواند ناشی از استرس، خستگی و یا عدم تمایل به تلاش برای رابطه باشد. تلاش کنید تا با شریک زندگی خود فعالیت های جدید و سرگرم کننده ای را امتحان کنید. با هم بخندید، ماجراجویی کنید و به دنبال راه هایی برای تجدید رابطه خود باشید. اگر این تلاش ها بی نتیجه بود، ممکن است خروج از رابطه بهترین گزینه باشد. تفریح، رابطه را زنده نگه می دارد. به دنبال فعالیت هایی باشید که هر دوی شما از آن لذت می برید. خنده، بهترین دارو برای یک رابطه سالم است.

16. فقدان رشد شخصی

فقدان رشد شخصی می‌تواند ناشی از کنترل، حسادت و یا عدم حمایت از سوی شریک زندگی باشد. با شریک زندگی خود در مورد اهداف و رویاهای خود صحبت کنید و از او بخواهید تا از شما حمایت کند. اگر او شما را از دنبال کردن رویاهایتان باز می دارد، باید به فکر خروج از رابطه باشید. رشد شخصی، برای یک رابطه سالم ضروری است. یک رابطه باید به شما انگیزه دهد تا بهترین باشید. در یک رابطه ناسالم، شما احساس می کنید که درجا می زنید.

17. احساس نارضایتی مداوم

اگر به طور مداوم احساس نارضایتی از رابطه خود دارید و هیچ امیدی به بهبود آن ندارید، این قوی ترین نشانه برای خروج است. این حس نارضایتی می‌تواند ناشی از ترکیبی از موارد ذکر شده در بالا باشد. اگر تمام تلاش خود را برای بهبود رابطه کرده اید و هنوز احساس خوشحالی نمی کنید، وقت آن است که به فکر رها کردن باشید. نارضایتی مداوم، نشانه ای از این است که رابطه شما به پایان رسیده است. قبل از تصمیم گیری برای خروج، با یک مشاور صحبت کنید. به احساسات خود اعتماد کنید. شما سزاوار خوشبختی هستید.